مقدمه
انسان در ادوار گوناگون زندگی ، چه در دورة خردسالی و نوجوانی و چه بزرگسالی و پیری ( اعم از زن و مرد ) در معرض ارتکاب فساد و شر و بدی قرار داشته و همواره خطر رفتارهای ناستودة اخلاقی وی را تهدید می کند.
موجودی چون انسان ـ که از لحاظ شرافت و کرامت در تارک همه مخلوقات و پدیده های متنوع هستی قرار دارد و موقع و مقامی در خور را احراز کرده ، کمال نسبی برخوردار است ، لذا هرگز نمیتواند خویشتن را از صفات و افعال ناستوده ، تبرئه نموده و به اصطلاح تزکیه نفس نماید.
پس بشر از لحاظ پاکی و ناپاکی و ارتکاب خیر و شر ، در درجات نسبی و مراحل متفاوت کمال و نقص قرار دارد. در موضوعات مربوط به تربیت کودکان تنبیه بدنی از مباحثی است که موجب اختلاف نظر بین طرفداران و مخالفان تنبیه بدنی در امر تربیت گردیده است. عده ای از علمای تعلیم و تربیت با تکیه بر علوم روان شناسی تنبیه را روشهای خشن و نامطلوب توصیف کرده و با توجه به مشکلات و زیانهای ناشی از این روش توصیه نموده اند تا هرگز به عنوان یک شیوة آموزشی مورد استفاده قرار نگیرد زیرا : 1- موقتی بودن اثر تنبیه در کاهش رفتار نامطلوب 2- ایجاد انزجار و نفرت در تنبیه شونده نسبت به تنبیه کننده 3- ایجاد روحیه پرخاشگری در تنبیه شونده 4- کودکان را ترسو به بار می آورد و به وسیله تنبیه شخصیت کودک در هم شکسته می شود . [1]
در برابر این گروه دسته دیگری قرار دارند که تنبیه را امری واجب برای رشد و یادگیری کودک دانسته و آنرا لازم و ضروری می دانند واقعیت این است که هر کدام از نظرات ارائه شده از سوی موافقین و مخالفین چهره ای از حقیقت را داراست و نفی و اثبات مطلق هر یک به تنهایی می تواند به انکار بدیعیات امور ملموس بیانجامد .
تنبیه عبارت است از اعمال محرک آزار دهنده به دنبال یک رفتار نامطلوب برای کاهش احتمالی آن رفتار. در نظام تربیتی اسلامی اصل تنبیه به معنی سازندگی و هدایت کنندة کودکان یعنی دادن آگاهیهای لازم و روشنگری و وعظ با تکیه بر فطرت . [2]
روشهای نادرست تربیتی از قبیل : توهین ، سرزنش ، عدم ارائه محبت و تنبیه بدنی موجب عدم ارضای نیازهای اساسی کودک از قبیل احساس امنیت ، احساس ارزشمندی بودن ، احساس اعتماد به نفس و احساس استقلال خواهد شد.
در مقابل عدم ارضای این گونه نیازهای اساسی موجب عدم تعادل در وجود او شده و رشد همه جانبه به خصوص رشد روانی و معنوی او را مختل می کند و از او انسانی با رفتارهای نامتعادل و ناهنجار می سازد. که هم در زندگی فردی مشکلات فراوان دارد و هم در زندگی اجتماعی ناموفق است چنین افرادی در جامعه دست به انواع بزهکاریها می زنند . و علاوه بر ایجاد هزینه های مختلف که صرف رسیدگی به امور آنان میشود امنیت و آرامش و آسایش را از جامعه سلب می کنند و به لحاظ چنین مضراتی که مدل اتخاذ شیوه ها ی نادرست است رفتار تنبیه شده پس از مدتی همچنان در فرد باقی می ماند که عامل تنبیه کننده حاضر و ناظر است . در حال کمون باقی می ماند ولی به مجرد اینکه عامل تنبیه تضعیف شده و یا از میان رفت آن رفتار مجدداً ظاهر میگردد. [3]
عواقب تنبیه بدنی
1- کودک عادت می کند در برابر زور و قلدری بدون چون و چرا تسلیم شود و با این منطق خو بگیر که زور قلدری پیروز است. هر وقت عصبانی شدی بزن ، و باکی نداشته باش.
2- تنبیه بدنی احیاناً ممکن است در کودک عقده ای نسبت به اولیاء و مربیان ایجاد کند و حالت طغیان و سرکشی را در برابر اولیاء در او برانگیزد.
3- کودک را ترسو می کند. بوسیله کتک شخصیت کودک درهم شکسته می شود و تعادل روحی او بر هم می خورد و احتمالاً به بیماری روانی مبتلا گردد.
4- تنبیه بدنی ، بچه ها را دروغگو بار می آورد.
5- تنبیه بدنی ، بچه ها را به حیله گری و ریاکاری سوق می دهد.
6- تنبیه بدنی ، برای بچه ها رنج و تحقیر به بار می آورد.
7- تنبیه بدنی ، در کودک افسردگی و بیماریهای عصبی ایجاد می کند.
8- تنبیه بدنی ، کودک را به سمت خود آزاری می کشاند.
9- تنبیه بدنی ، کودک را به سوی دیگر آزاری می کشاند.
10- تنبیه بدنی ، کودک را به لجبازی وا می دارد.
11- تنبیه بدنی ، کودک را گوشه گیر می کند.
12- تنبیه بدنی ، کودک را کند ذهن می کند.
13- تنبیه بدنی ، کودک را بی اراده و نسبت به دیگران بی تفاوت می کند.
14- تنبیه بدنی ، اطمینان و اعتماد به نفس را در بچه ها از بین می برد.
15- تنبیه بدنی ، حس کنجکاوی و ابتکار عمل را در بچه ها می کشد.
16- تنبیه بدنی ، کودک را کینه توز می کند.
17- تنبیه بدنی ، احترام و اعتماد کودک را نسبت به بزرگترها سلب می کند.
18- تنبیه بدنی ، کودک را دچار یأس و حرمان می کند.
19- تنبیه بدنی ، کودک را عاصی بار می آورد.
20- تنبیه بدنی ، اضطراب دائم را در کودک دامن می زند.
21- تنبیه بدنی ، در کودک سرپیچی و بی اعتنایی را همراه می آورد.
22- تنبیه بدنی ، بچه ها را اندوهگین و محزون می کند.
23- تنبیه بدنی ، شادیها را در کودک سرکوب می کند.
24- تنبیه بدنی ، شهامت و غرور بچه ها را از بین می برد.
25- تنبیه بدنی ، نهایتاً به سلامت روحی و جسمی طفل ضربه می زند. [4]
نظر قرآن در مورد تنبیه :
« و جَزاو سیئهٌ مِثلها ، فَمَن عَفا و اَصلَحَ فَاَجرُهُ عَلَی الله اِنّهُ و لا یُحسِبُّ الظالِمین »
« پاسخ و مجازات بدی ، بدی مانند آن است. پس آنکه عفو کند و اصلاح نماید اجر و مزد او با خداست که او ستمکاران را دوست ندارد. »
یعنی عدالت در تعالیم اسلامی اقتضاء می کند که باید تعدی و تجاوز را رفع کرد و جرمها را با مجازات متناسب پاسخ داد و عفـو و گـذشت حالت بالاتر از عدالت است . ( سوره شورا آیه 40 )
نظر اسلام در مورد تنبیه :
از دیدگاه اسلام معمولاً تشویق مقدم بر تنبیه است و تنبیه با رعایت موازین اسلامی کار بسیار دشواری است . و هر کس از عهدة آن بر نمی آید. در اسلام معمولاً از تنبیه تنها در آن هنگام که دیگر شیوه های سازنده و هدایت کننده موثر واقع نشود و در حد ضرورت و همانند دارویی به همان میزان می توان بهره گرفت . [5]
گروهی از روان شناسان تربیتی که در رأس آنها ( ژان ژاک رسو ) قرار دارد. معتقد است که انسان هرگز در تربیت خردسالان نیازی به مجازات و تنبیه ندارد زیرا برای هر عملی ، مجازات و تنبیه طبیعی وجود دارد. کودکی که سیب فاسد می خورد ، دچار دل درد می گردد. طفلی که به آتش نزدیک می شود از آن آسیب می بیند و کودکی که با چاقو بازی می کند زخم و جراحت ، او را تنبیه و مجازات می نماید و بالاخره برای هر عمل و رفتـار غیـر معمولی ، تنبیه و مجـازات طبیعی وجـود دارد کـه متناسب بـا آن مـی بـاشـد. لـذا ایـن گـروه از دانشمنـدان تعلیـم و تـربیـت کـودک را طبیعـت وا می گذارند و معتقدند کـه طبیعـت عهده دار مجـازات اعمـال نـامطلـوب کودک می باشد . انسان هر چند نیز خردسال باشد طبعاً به لذت و تمنع از آسـایـش و رفاه متمایل ، و از عواملی که موجب رنج او و الم او را فراهم می آورد. قهراً گریزان است. منبع : پایان نامه